معنی gęsto - جستجوی لغت در جدول جو
gęsto
متراکم، متراکم کردن
ادامه...
مُتِراکِم، مُتِراکِم کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
gasto
فرسوده، صرف کرد
ادامه...
فَرسودِه، صَرف کَرد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
gęsty
متراکم
ادامه...
مُتِراکِم
دیکشنری لهستانی به فارسی
gęstość
چگالی، پیچ و تاب، تراکم
ادامه...
چِگالی، پیچ و تاب، تَرَاکُم
دیکشنری لهستانی به فارسی