معنی gözlem - جستجوی لغت در جدول جو
gözlem
مشاهده
ادامه...
مُشاهِدِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
gözlemci
ناظر
ادامه...
ناظِر
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
özlem
آرزو، اشتیاق، دلتنگی
ادامه...
آرِزو، اِشتیاق، دِلتَنگی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
görkem
شکوه
ادامه...
شُکوه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
gizleme
پنهان سازی، پنهان شدن
ادامه...
پِنهان سازی، پِنهان شُدَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
söylem
گفتار، گفتمان
ادامه...
گُفتار، گُفتِمَان
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
önlem
احتیاط
ادامه...
اِحتیاط
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
gözlemsizlik
عدم رعایت، عدم مشاهده
ادامه...
عَدَمِ رِعایَت، عَدَمِ مُشاهِدِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
gözlemsel olarak
مشاهداتی، به صورت مشاهده ای
ادامه...
مُشاهِداتی، بِه صورَتِ مُشاهِدِه ای
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
gözlemlenmemiş
غیر مشاهده شده، رعایت نشده است
ادامه...
غِیرِ مُشاهِدِه شُدِه، رِعایَت نَشُدِه اَست
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
gözlemlenebilir
قابل مشاهده
ادامه...
قابِلِ مُشاهِدِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
gözlemlemek
مشاهده کردن، مشاهده کنید
ادامه...
مُشاهِدِه کَردَن، مُشاهِدِه کُنید
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
gözlemevi
رصدخانه
ادامه...
رَصَدخانِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
iç gözlem
خودکاوی، درون نگری
ادامه...
خودکاوی، دَرون نِگَری
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی