معنی guida - جستجوی لغت در جدول جو
guida
رهبر، راهنمای، راهنما
ادامه...
رَهبَر، راهنَمای، راهنَما
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
guide
راهنما، راهنمای
ادامه...
راهنَما، راهنَمای
دیکشنری فرانسوی به فارسی
guia
راهنما، راهنمای
ادامه...
راهنَما، راهنَمای
دیکشنری پرتغالی به فارسی
guidato
رانده شده
ادامه...
راندِه شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
guidare
رهبری کردن، راهنمای، رانندگی کردن، راهنمایی کردن
ادامه...
رَهبَری کَردَن، راهنَمای، رانَندِگی کَردَن، راهنَمایی کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
languidamente
محزونانه، بی حال
ادامه...
مَحزونانِه، بی حال
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
antiguidade
کهنگی، عتیقه، ارشدیّت
ادامه...
کُهنِگی، عَتیقِه، اَرشَدیَّت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ambiguidade
ابهام
ادامه...
اِبهام
دیکشنری پرتغالی به فارسی
languidamente
محزونانه، بی حال
ادامه...
مَحزونانِه، بی حال
دیکشنری پرتغالی به فارسی
languidamente
محزونانه، بی حال
ادامه...
مَحزونانِه، بی حال
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Misguidance
راهنمایی نادرست، گمراهی
ادامه...
راهنَمایی نادُرُست، گُمراهی
دیکشنری انگلیسی به فارسی