معنی gubernur - جستجوی لغت در جدول جو
gubernur
استاندار، فرماندار
ادامه...
اُستاندار، فَرماندار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
gobernar
حکم دادن، حکومت کنند، حکومت کردن
ادامه...
حُکم دادَن، حُکومَت کُنَند، حُکومَت کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
jabatan gubernur
استانداری، فرمانداری
ادامه...
اُستانداری، فَرمانداری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی