معنی grumoso - جستجوی لغت در جدول جو
grumoso
گره دار، توده ای
ادامه...
گِرِه دار، تودِه ای
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
grumoso
گره دار، توده ای
ادامه...
گِرِه دار، تودِه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
grumoso
گره دار، توده ای
ادامه...
گِرِه دار، تودِه ای
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
cremoso
کرم مانند، خامه ای
ادامه...
کِرِم مانَند، خامِه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rugoso
چروک، چین خورده، چروک دار
ادامه...
چُروک، چین خُوردِه، چُروک دار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
gomoso
چسبناک، لاستیکی
ادامه...
چَسبناک، لاستیکی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
grueso
چاق و چلّه، ضخیم
ادامه...
چاق و چِلِّه، ضَخیم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
grupowo
به طور دسته جمعی، دوسویه
ادامه...
بِه طُورِ دَستِه جَمعی، دُوسویِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
cremoso
کرم مانند، خامه ای
ادامه...
کِرِم مانَند، خامِه ای
دیکشنری پرتغالی به فارسی
gommoso
چسبناک، لاستیکی
ادامه...
چَسبناک، لاستیکی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
spumoso
دارای حباب یا کف، کف آلود
ادامه...
دارایِ حُباب یا کَف، کَف آلود
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
piumoso
پرندگانی، پردار
ادامه...
پَرَندِگانی، پَردار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cremoso
کرم مانند، خامه ای
ادامه...
کِرِم مانَند، خامِه ای
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
plumoso
پرندگانی، پردار
ادامه...
پَرَندِگانی، پَردار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
grasoso
چرب
ادامه...
چَرب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
brumoso
مه آلود
ادامه...
مِه آلود
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
guloso
به طور پرخوری، شیرینی
ادامه...
بِه طُورِ پُرخُوری، شیرینی
دیکشنری پرتغالی به فارسی