جدول جو
جدول جو

معنی gorąco - جستجوی لغت در جدول جو

gorąco
با شور و اشتیاق، به وجد آمده، با حرارت، با حسادت، داغ، گرما، گرم، با شدّت، وحشیانه
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

داغ، سوزان
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور تلخ، به طور تلقینی
دیکشنری لهستانی به فارسی
تلخی، خوشایند
دیکشنری لهستانی به فارسی
آرامش بخش، بی حرکت
دیکشنری لهستانی به فارسی
چاق، چربی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
به طور سوزاننده، سوراخ
دیکشنری لهستانی به فارسی
چاق و چلّه، چربی، چاق
دیکشنری پرتغالی به فارسی