gorliwy سخت، دشوار است، مشتاق، زندگی می کنند، متوقّد، متناوب ادامه... سَخت، دُشوار اَست، مُشتاق، زِندِگی می کُنَند، مُتِوَقِّد، مُتِناوِب دیکشنری لهستانی به فارسی