معنی gooien - جستجوی لغت در جدول جو
gooien
ریختن، پرتاب کردن
ادامه...
ریختَن، پَرتاب کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
gokken
قمار کردن، قمار
ادامه...
قُمار کَردَن، قُمار
دیکشنری هلندی به فارسی
bom gooien
بمب انداختن، بمب پرتاب کن
ادامه...
بُمب اَنداختَن، بُمب پَرتاب کُن
دیکشنری هلندی به فارسی
afval weggooien
آلودگی ایجاد کردن، زباله ها را دور بریزید
ادامه...
آلودِگی ایجاد کَردَن، زُبالِه ها را دور بِریزید
دیکشنری هلندی به فارسی
weggooien
کنار گذاشتن، دور انداختن
ادامه...
کِنارِ گُذاشتَن، دور اَنداختَن
دیکشنری هلندی به فارسی
groen
سرسبز، سبز
ادامه...
سَرسَبز، سَبز
دیکشنری هلندی به فارسی
Loosen
شل کردن
ادامه...
شُل کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
gloeien
درخشش داشتن، درخشش
ادامه...
دِرَخشِش داشتَن، دِرَخشِش
دیکشنری هلندی به فارسی
golven
موج دار کردن، امواج
ادامه...
مُوج دار کَردَن، اَمواج
دیکشنری هلندی به فارسی
golden
طلایی
ادامه...
طَلایی
دیکشنری آلمانی به فارسی
gouden
به طور طلایی، طلایی
ادامه...
بِه طُورِ طَلایی، طَلایی
دیکشنری هلندی به فارسی
groeien
رشد کردن
ادامه...
رُشد کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
zoomen
زوم کردن، بزرگنمایی
ادامه...
زوم کَردَن، بُزُرگنَمایی
دیکشنری آلمانی به فارسی
zoomen
حاشیه دوزی کردن، بزرگنمایی
ادامه...
حاشیُه دوزی کَردَن، بُزُرگنَمایی
دیکشنری هلندی به فارسی
Wooden
چوبی
ادامه...
چوبی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Woolen
پشمی
ادامه...
پَشمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
stenen gooien
سنگ پرتاب کردن، پرتاب سنگ
ادامه...
سَنگ پَرتاب کَردَن، پَرتاب سَنگ
دیکشنری هلندی به فارسی