معنی gonfio - جستجوی لغت در جدول جو
gonfio
ورم کرده، متورّم
ادامه...
وَرَم کَردِه، مُتِوَرِّم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
gonfiore
ورم، تورّم
ادامه...
وَرَم، تَوَرُّم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
gonflé
بادکرده، متورّم، پفی، ورم کرده
ادامه...
بادکَردِه، مُتِوَرِّم، پُفی، وَرَم کَردِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
gonfiato
بادکرده، پفی
ادامه...
بادکَردِه، پُفی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ronzio
وزوز کردن، وزوز
ادامه...
وِزوِز کَردَن، وِزوِز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
genio
نبوغ، نابغه
ادامه...
نُبُوغ، نَابِغِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
goffo
بی دقّت، دست و پا چلفتی، بی فکر، بی ملاحظه، بی نظم، ناقص، نامناسب
ادامه...
بی دِقَّت، دَست و پا چُلُفتی، بی فِکر، بی مُلاحَظِه، بی نَظم، ناقِص، نامُناسِب
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
genio
نبوغ، نابغه
ادامه...
نُبُوغ، نَابِغِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
gênio
نبوغ، نابغه
ادامه...
نُبُوغ، نَابِغِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی