معنی gigih - جستجوی لغت در جدول جو
gigih
پایداری، مداوم، مقاوم
ادامه...
پایداری، مُداوِم، مُقاوِم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
dengan gigih
به طور پافشاری، به طور مداوم، با اصرار، با پافشاری
ادامه...
بِه طُورِ پافِشاری، بِه طُورِ مُداوِم، با اِصرار، با پافِشاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kegigihan
لجاجت، پایداری، استقامت
ادامه...
لَجاجَت، پایداری، اِستِقامَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara gigih
به طور مقاوم، به طور مداوم
ادامه...
بِه طُورِ مُقاوِم، بِه طُورِ مُداوِم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی