معنی geçmiş - جستجوی لغت در جدول جو
geçmiş
عبوری شده، گذشته
ادامه...
عُبوری شُدِه، گُذَشتِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
geçiş
گذار، انتقال، انتقالی
ادامه...
گُذار، اِنتِقال، اِنتِقالی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
geçmek
دور زدن، گذشتن، عبور کردن، از دست دادن، برتری یافتن، سبقت گرفتن
ادامه...
دُور زَدَن، گُذَشتَن، عُبور کَردَن، اَز دَست دادَن، بَرتَری یافتَن، سِبقَت گِرِفتَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
gemir
آه کشیدن، ناله، آه و فغان کردن
ادامه...
آه کِشیدَن، نالِه، آه و فَغان کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
geçim
معیشت، امرار معاش، معاش
ادامه...
مَعیشَت، اِمرار مَعاش، مَعاش
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
geniş
وسیع، گسترده، عریض
ادامه...
وَسیع، گَستَردِه، عَریض
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
modası geçmiş
منسوخ، منسوخ شده، قدیمی و کهنه، غیر مد روز
ادامه...
مَنسوخ، مَنسوخ شُدِه، قَدیمی و کُهنِه، غِیرِ مُدِ روز
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی