معنی gezgin - جستجوی لغت در جدول جو
gezgin
سرگردان، مسافر
ادامه...
سَرگَردان، مُسافِر
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
gergin
آشفته، بد خلق، تنش زده، هیجان زده
ادامه...
آشُفتِه، بَد خُلق، تَنِش زَدِه، هَیَجان زَدِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
gemein
به طور زشت، معنی، به طور زننده
ادامه...
بِه طُورِ زِشت، مَعنی، بِه طُورِ زَنَندِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
zengin
باشکوه، ثروتمند، خوب حال
ادامه...
باشُکوه، ثَروَتمَند، خُوب حال
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
engin
دستگاه
ادامه...
دَستگاه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
sezgi
تیزبینی، شهود
ادامه...
تیزبینی، شُهود
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
Begin
شروع کردن
ادامه...
شُروع کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
begin
آغاز، شروع کنید
ادامه...
آغاز، شُروع کُنید
دیکشنری هلندی به فارسی