معنی gesty - جستجوی لغت در جدول جو
gesty
ژست ها، ژلاتینه شدن
ادامه...
ژِست ها، ژِلاتینِه شُدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Zesty
پرشور
ادامه...
پُرشور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Testy
آزمایشی، تستی
ادامه...
آزمایِشی، تِستی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
gesti
ژست ها
ادامه...
ژِست ها
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
gęsty
متراکم
ادامه...
مُتِراکِم
دیکشنری لهستانی به فارسی
gestykulować
ژست نشان دادن، متراکم
ادامه...
ژِست نِشان دادَن، مُتِراکِم
دیکشنری لهستانی به فارسی
sugestywny
حاکی از، حاضر، یادآور
ادامه...
حاکی اَز، حاضِر، یادآوَر
دیکشنری لهستانی به فارسی
sugestywność
پیشنهادپذیری، پیشی گرفتن، اشاره داری، مراجعه کنید
ادامه...
پیشنَهادپَذیری، پیشی گِرِفتَن، اِشارِه داری، مُراجِعِه کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
sugestywnie
به طور پیشنهادی، به صورت تبانی، برانگیزنده، هیجان انگیز
ادامه...
بِه طُورِ پیشنَهادی، بِه صورَتِ تَبانی، بَرانگیزَندِه، هَیَجان اَنگیز
دیکشنری لهستانی به فارسی