معنی gesekan - جستجوی لغت در جدول جو
gesekan
اصطکاک
ادامه...
اِصطِکاک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
menekan
سرکوب کردن، فشار دادن، سرکوب کننده
ادامه...
سَرکوب کَردَن، فِشار دادَن، سَرکوب کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
desakan
اصرار
ادامه...
اِصرار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
gerakan
حرکت
ادامه...
حَرَکَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penekan
سرکوب گر، سرکوب کننده
ادامه...
سَرکوب گَر، سَرکوب کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
geselen
سیلی زدن، شلّاق زدن، با شلّاق زدن
ادامه...
سیلی زَدَن، شَلّاق زَدَن، با شَلّاق زَدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
ejekan
تحقیر، تمسخر
ادامه...
تَحقِیر، تَمَسخُر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan gesekan
به طور خراش دهنده، با اصطکاک
ادامه...
بِه طُورِ خَراش دَهَندِه، با اِصطِکاک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara gesekan
به طور اصطکاکی، به صورت اصطکاکی
ادامه...
بِه طُورِ اِصطِکاکی، بِه صورَتِ اِصطِکاکی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی