معنی gerucht - جستجوی لغت در جدول جو
gerucht
شایعه
ادامه...
شایِعِه
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
gerecht
با انصاف، فقط، به طور منصفانه، عادل، عادلانه، منصفانه
ادامه...
با اِنصاف، فَقَط، بِه طُورِ مُنصِفانِه، عادِل، عادِلانِه، مُنصِفانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
berucht
به طور بدنام، بدنام، بدنامانه
ادامه...
بِه طُورِ بَدنام، بَدنام، بَدنامانِه
دیکشنری هلندی به فارسی
gericht
هدف دار، متمرکز شده است
ادامه...
هَدَف دار، مُتِمَرکِز شُدِه اَست
دیکشنری هلندی به فارسی
Gerücht
شایعه
ادامه...
شایِعِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
gebraucht
استفاده شده، مورد نیاز است، دست دوّم
ادامه...
اِستِفادِه شُدِه، مُورِدِ نِیَاز اَست، دَست دُوُّم
دیکشنری آلمانی به فارسی
gekocht
پخته، پخته شده
ادامه...
پُختِه، پُختِه شُدِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
gezicht
چهره، بینایی، صورتکی
ادامه...
چِهرِه، بینایی، صورَتَکی
دیکشنری هلندی به فارسی
gewicht
سنگینی، وزن
ادامه...
سَنگینی، وَزن
دیکشنری هلندی به فارسی
veracht
مکروه، تحقیر شده، مورد تنفّر
ادامه...
مَکروه، تَحقِیر شُدِه، مُورِدِ تَنَفُّر
دیکشنری هلندی به فارسی
terecht
شایسته، قابل توجیه، حقاً
ادامه...
شایِستِه، قابِلِ تَوجِیه، حَقاً
دیکشنری هلندی به فارسی
Geruch
بو
ادامه...
بو
دیکشنری آلمانی به فارسی
feucht
با رطوبت، مرطوب، به طور مرطوب، به طور نمناک
ادامه...
با رُطوبَت، مَرطوب، بِه طُورِ مَرطوب، بِه طُورِ نَمناک
دیکشنری آلمانی به فارسی
geruit
چهارخانه، شطرنجی
ادامه...
چَهارخانِه، شَطرَنجی
دیکشنری هلندی به فارسی