معنی geologi - جستجوی لغت در جدول جو
geologi
زمین شناسی
ادامه...
زَمین شِناسی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
geologico
زمین شناسی
ادامه...
زَمین شِناسی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
zoologi
حیوان شناسی، جانورشناسی
ادامه...
حَیوان شِناسی، جانِوَرشِناسی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
teologo
الهیات دان، متکلّم
ادامه...
اِلهیات دان، مُتِکَلِّم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
teologis
الهی، الٰهیاتی
ادامه...
اِلهی، اِلٰهیاتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Geologic
زمین شناسی
ادامه...
زَمین شِناسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
teolog
الهیات دان، امپراتور
ادامه...
اِلهیات دان، اِمپِراتور
دیکشنری لهستانی به فارسی
teolog
الهیات دان، متکلّم
ادامه...
اِلهیات دان، مُتِکَلِّم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
geologisch
از نظر زمین شناسی، زمین شناسی
ادامه...
اَز نَظَرِ زَمین شِناسی، زَمین شِناسی
دیکشنری آلمانی به فارسی
geologicamente
از نظر زمین شناسی
ادامه...
اَز نَظَرِ زَمین شِناسی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
geologicamente
از نظر زمین شناسی
ادامه...
اَز نَظَرِ زَمین شِناسی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
geologiczny
زمین شناسی، علوم زمین
ادامه...
زَمین شِناسی، عُلوم زَمین
دیکشنری لهستانی به فارسی
geologicznie
از نظر زمین شناسی، زمینی
ادامه...
اَز نَظَرِ زَمین شِناسی، زَمینی
دیکشنری لهستانی به فارسی
geologisch
از نظر زمین شناسی، زمین شناسی
ادامه...
اَز نَظَرِ زَمین شِناسی، زَمین شِناسی
دیکشنری هلندی به فارسی
secara geologi
از نظر زمین شناسی
ادامه...
اَز نَظَرِ زَمین شِناسی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی