معنی genereren - جستجوی لغت در جدول جو
genereren
ایجاد کردن، تولید کند
ادامه...
ایجاد کَردَن، تَولِید کُنَد
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
degenereren
زوال یافتن، منحطّ
ادامه...
زَوال یافتَن، مُنحَطّ
دیکشنری هلندی به فارسی
federeren
متّحد کردن، فدراسیون
ادامه...
مُتَّحِد کَردَن، فِدِراسیون
دیکشنری هلندی به فارسی
centreren
مرکز قرار دادن، مرکز
ادامه...
مَرکَز قَرار دادَن، مَرکَز
دیکشنری هلندی به فارسی
generare
ایجاد کردن، تولید کند، تولید کردن، فرزند داشتن
ادامه...
ایجاد کَردَن، تَولِید کُنَد، تَولِید کَردَن، فَرزَند داشتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
stoom genereren
بخار کردن، تولید بخار
ادامه...
بُخار کَردَن، تَولِید بُخار
دیکشنری هلندی به فارسی