معنی generasi - جستجوی لغت در جدول جو
generasi
نسل
ادامه...
نَسل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
generare
ایجاد کردن، تولید کند، تولید کردن، فرزند داشتن
ادامه...
ایجاد کَردَن، تَولِید کُنَد، تَولِید کَردَن، فَرزَند داشتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
generasi mendatang
آیندگان، نسل های آینده
ادامه...
آیَندِگان، نَسل های آیَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
general
کلّی، عمومی
ادامه...
کُلّی، عُمومی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
generar
ایجاد کردن، ماشه
ادامه...
ایجاد کَردَن، ماشه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
generatie
نسل
ادامه...
نَسل
دیکشنری هلندی به فارسی
generoso
بخیل، سخاوتمندانه، اهداکننده، با سخاوت
ادامه...
بَخِیل، سَخاوَتمَندانِه، اِهداکُنَندِه، با سَخاوَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
generale
کلّی، عمومی
ادامه...
کُلّی، عُمومی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
generoso
اهداکننده، سخاوتمندانه، بخیل، با سخاوت
ادامه...
اِهداکُنَندِه، سَخاوَتمَندانِه، بَخِیل، با سَخاوَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
degenerasi
زوال، انحطاط
ادامه...
زَوال، اِنحِطاط
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
generoso
اهداکننده، سخاوتمندانه، بخیل، با سخاوت
ادامه...
اِهداکُنَندِه، سَخاوَتمَندانِه، بَخِیل، با سَخاوَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
federasi
فدراسیون
ادامه...
فِدِراسیون
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
generalis
متخصّص عمومی، عمومی
ادامه...
مُتِخَصِّص عُمومی، عُمومی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
generatif
مولّد
ادامه...
مُوَلِّد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
generativ
مولّد
ادامه...
مُوَلِّد
دیکشنری آلمانی به فارسی
regenerasi
باززایی، بازسازی
ادامه...
باززایی، بازسازی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara generasi
به طور نسلی، به صورت نسلی
ادامه...
بِه طُورِ نَسلی، بِه صورَتِ نَسلی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی