معنی gemurmeld - جستجوی لغت در جدول جو
gemurmeld
نجوا کرده، زمزمه کرد
ادامه...
نَجوا کَردِه، زِمزِمِه کَرد
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
gemurmelt
نجوا کرده، زمزمه کرد
ادامه...
نَجوا کَردِه، زِمزِمِه کَرد
دیکشنری آلمانی به فارسی
gemurmel
همهمه، زمزمه کردن
ادامه...
هَمهَمِه، زِمزِمِه کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
gemarmerd
مرمرین، مرمر شده
ادامه...
مَرمَرین، مَرمَر شُدِه
دیکشنری هلندی به فارسی