- gelijk
مشابه، مستقیماً، به طور مساوی، برابر
معنی gelijk - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مقایسه کردن، برای مقایسه، مشابه دانستن
یکسانی، شباهت
هم فاصله، مسافت مساوی
به شکل مشمئزکننده، نفرت انگیز، ناپسند، بد
قابلیت حمل و نقل، گزینه حمل و نقل
معادله، مقایسه
به طور مقایسه ای، مقایسه ای، مقایسه ای بودن
قابلیت مقایسه، قابل مقایسه بودن
یکسانی، برابری
به طور قابل مقایسه، قابل مقایسه، مشابه، به طور مشابه
عدم شباهت، غیر قابل مقایسه بودن
به طرز غیرقابل مقایسه، غیر قابل مقایسه، به طور بی نظیر
با ترس، ترسناک
دل پذیری، لذّت
غیرممکن بودن، غیرممکن
برابر بودن، برابر کردن، متعادل کردن
نا برابر، ناهموار، به طور نابرابر، نامساوی، به طور نامساوی
فولادی، فولاد
ممکن، ممکن است، به طور ممکن
سرد، انجماد
آمدن، برای آمدن
صادق، صادقانه، منصفانه، به طور منصفانه، صریحاً، بدون فریب، به طور صادقانه، راستگو
خوشبختی، شادی، شانس
تنظیم مجدّد، یکسان سازی
به طور معادل، معادل
هم زمان، به طور همزمان
معادل بودن، برابر کردن
یکنواختی
به طور مساوی از هم فاصله، با فاصله یکنواخت
یکنواخت، به طور مساوی، به طور یکنواخت، به طور هموار، یکسان
غیرممکن، به طور غیرممکن