معنی geeuwen - جستجوی لغت در جدول جو
geeuwen
پاس کشیدن، خمیازه کشیدن
ادامه...
پاس کِشیدَن، خَمیازِه کِشیدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
gebeuren
رخ دادن، اتّفاق بیفتد
ادامه...
رُخ دادَن، اِتِّفاق بیُفتَد
دیکشنری هلندی به فارسی
geheugen
یادآوری، حافظه
ادامه...
یادآوَری، حافِظِه
دیکشنری هلندی به فارسی
gevouwen
تخت شده، تا شده
ادامه...
تَخت شُدِه، تا شُدِه
دیکشنری هلندی به فارسی
sneeuwen
برف باریدن، برف
ادامه...
بَرف باریدَن، بَرف
دیکشنری هلندی به فارسی