معنی gebeuren - جستجوی لغت در جدول جو
gebeuren
رخ دادن، اتّفاق بیفتد
ادامه...
رُخ دادَن، اِتِّفاق بیُفتَد
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
geheugen
یادآوری، حافظه
ادامه...
یادآوَری، حافِظِه
دیکشنری هلندی به فارسی
geboren
متولّد، متولّد شد
ادامه...
مُتِوَلِّد، مُتِوَلِّد شُد
دیکشنری آلمانی به فارسی
geboren
متولّد، متولّد شد
ادامه...
مُتِوَلِّد، مُتِوَلِّد شُد
دیکشنری هلندی به فارسی
gebaren
ژست ها
ادامه...
ژِست ها
دیکشنری هلندی به فارسی
geeuwen
پاس کشیدن، خمیازه کشیدن
ادامه...
پاس کِشیدَن، خَمیازِه کِشیدَن
دیکشنری هلندی به فارسی