معنی gebakken - جستجوی لغت در جدول جو
gebakken
سرخ کرده، سرخ شده
ادامه...
سُرخ کَردِه، سُرخ شُدِه
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
gebroken
به طور شکسته، شکسته، ترک خورده
ادامه...
بِه طُورِ شِکَستِه، شِکَستِه، تَرَک خُوردِه
دیکشنری هلندی به فارسی
gebaren
ژست ها
ادامه...
ژِست ها
دیکشنری هلندی به فارسی
bakken
پختن، پخت، تابه کردن
ادامه...
پُختَن، پُخت، تابِه کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی