معنی ganiać - جستجوی لغت در جدول جو
ganiać
سرزنش کردن، گاز گرفتن
ادامه...
سَرزَنِش کَردَن، گاز گِرِفتَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
zganiać
راندن، هدایت کرد
ادامه...
راندَن، هِدایَت کَرد
دیکشنری لهستانی به فارسی
ganić
سرزنش کردن
ادامه...
سَرزَنِش کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
genial
به طور هوشمندانه، درخشان، خوش برخورد، مبتکرانه
ادامه...
بِه طُورِ هوشمَندانِه، دِرَخشان، خُوش بَرخُورد، مُبتَکِرانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
génial
جالب، عالی، خوش برخورد
ادامه...
جالِب، عالی، خُوش بَرخُورد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
genial
جالب، درخشان
ادامه...
جالِب، دِرَخشان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
maniak
دیوانه وار، دیوانه، هیجانی
ادامه...
دیوانِه وار، دیوانِه، هَیَجانی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ganhar
کسب کردن، برنده شدن، بردن
ادامه...
کَسب کَردَن، بَرَندِه شُدَن، بُردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
genial
خوش برخورد، نابغه
ادامه...
خُوش بَرخُورد، نَابِغِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ganda
دوگانه، دو برابر کردن، دوتایی
ادامه...
دوگانِه، دُو بَرابَر کَردَن، دُوتایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ganas
بدخیم
ادامه...
بَدخیم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ganar
بردن، به دست آوردن، کسب کردن
ادامه...
بُردَن، بِه دَست آوَردَن، کَسب کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
gasić
خاموش کردن، انقراض، بی صدا
ادامه...
خاموش کَردَن، اِنقِراض، بی صِدا
دیکشنری لهستانی به فارسی
ganda
لایه سازی، پوسته
ادامه...
لایِه سازی، پوستِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
gnić
گندیدن، پوسیده، فاسد شدن، تجزیه کنند
ادامه...
گَندیدَن، پوسیدِه، فاسِد شُدَن، تَجزِیَه کُنَند
دیکشنری لهستانی به فارسی
gani
کدام، چی
ادامه...
کُدام، چی
دیکشنری سواحیلی به فارسی