معنی gaji - جستجوی لغت در جدول جو
gaji
دستمزد
ادامه...
دَستمُزد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
upigaji rangi
رنگدانه، رنگ آمیزی
ادامه...
رَنگدانِه، رَنگ آمیزی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
utayarishaji baada ya upigaji picha
پس تولید، پس از تولید
ادامه...
پَس تَولِید، پَس اَز تَولِید
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mchungaji
کشیش، چوپان، گله داری کردن
ادامه...
کِشیش، چُوپَان، گِلِه داری کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa njia ya upigaji picha
به طور عکّاسی، از طریق عکّاسی
ادامه...
بِه طُورِ عَکّاسی، اَز طَریق عَکّاسی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mpangaji
دشمن، مستأجر، اجاره دهنده
ادامه...
دُشمَن، مُستَأجِر، اِجارِه دَهَندِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mpangaji wa muziki
هماهنگ کننده، تنظیم کننده موسیقی
ادامه...
هَماهَنگ کُنَندِه، تَنظِیم کُنَندِه موسیقی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mpigaji
بوکسور، تماس گیرنده
ادامه...
بوکسُور، تَماس گِیرَندِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mpigaji kinanda
پیانیست، نوازنده پیانو
ادامه...
پیانیست، نَوازَندِه پیانُو
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mpigaji wa besi
باسیست، نوازنده باس
ادامه...
باسیست، نَوازَندِه باس
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mpigaji wa kinanda
ارگ نواز، یک نوازنده پیانو
ادامه...
اُرگ نَواز، یِک نَوازَندِه پیانُو
دیکشنری سواحیلی به فارسی
upangaji jedwali
جدول بندی، برنامه ریزی
ادامه...
جَدوَل بَندی، بَرنامِه ریزی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
upangaji tena
استقرار مجدّد، برنامه ریزی مجدّد
ادامه...
اِستِقرار مُجَدَّد، بَرنامِه ریزی مُجَدَّد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
upangaji wa muziki
هماهنگی، تنظیم موسیقی
ادامه...
هَماهَنگی، تَنظِیم موسیقی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
upigaji wa polar
قطبی زدایی، شماره گیری قطبی
ادامه...
قُطبی زُدایی، شُمارِه گیری قُطبی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
baji
به صورت مثلّثی پر کردن، گوه
ادامه...
بِه صورَت مُثَلَّثی پُر کَردَن، گُوِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ufungaji
کپسوله سازی، نصب
ادامه...
کَپسولِه سازی، نَصب
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ufungaji upya
نصب مجدّد
ادامه...
نَصب مُجَدَّد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
uigaji
شبیه سازی، تقلید
ادامه...
شَبیه سازی، تَقلِید
دیکشنری سواحیلی به فارسی
uigaji wa mzaha
طنز تقلیدی، شبیه سازی ساختگی
ادامه...
طَنز تَقلِیدی، شَبیه سازی ساختِگی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kiuchungaji
به طور شبانی، به صورت شبانی
ادامه...
بِه طُورِ شَبانی، بِه صورَتِ شَبانی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
membayar gaji
دستمزد پرداخت کردن، حقوق بپردازد
ادامه...
دَستمُزد پَرداخت کَردَن، حُقوق بِپَردازَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memotong dengan gergaji
ارّه کردن، برش با ارّه
ادامه...
اَرِّه کَردَن، بُرِش با اَرِّه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
gai
شاداب، شاد
ادامه...
شاداب، شاد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
maji
آبکی، آب
ادامه...
آبَکی، آب
دیکشنری سواحیلی به فارسی
gani
کدام، چی
ادامه...
کُدام، چی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
taji
تاج گذاری، تاج
ادامه...
تاج گُذاری، تاج
دیکشنری سواحیلی به فارسی
jaji
هیئت منصفه، قضاوت کنید
ادامه...
هِیئَتِ مُنصِفِه، قِضاوَت کُنید
دیکشنری سواحیلی به فارسی
uungaji mkono
سرپرستی، پشتیبانی می کند
ادامه...
سَرپَرَستی، پُشتیبانی می کُنَد
دیکشنری سواحیلی به فارسی