جدول جو
جدول جو

معنی gaan - جستجوی لغت در جدول جو

gaan
رفتن
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مرتکب شدن، متعهّد شدن، ارتکاب
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشی گرفتن
دیکشنری هلندی به فارسی
به طور پیش فرض، حدس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
فاسد شدن، از بین رفتن
دیکشنری هلندی به فارسی
پیاده شدن، برو به ساحل
دیکشنری هلندی به فارسی
توافق داشتن، موافق، موافقت کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
ماجراجویی کردن، وارد یک ماجراجویی شوید
دیکشنری هلندی به فارسی
ورشکست کردن، ورشکست شدن
دیکشنری هلندی به فارسی
پیش از انتشار، قبل از انتشار
دیکشنری هلندی به فارسی
تحت عمل قرار گرفتن، تحت
دیکشنری هلندی به فارسی
عبورناپذیر، صعب العبور
دیکشنری هلندی به فارسی
کنار آمدن، با
دیکشنری هلندی به فارسی
پایین آوردن، برو پایین
دیکشنری هلندی به فارسی
بازگشتن، برگرد
دیکشنری هلندی به فارسی
مقابله کردن، شمارنده
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشین، قبل
دیکشنری هلندی به فارسی
از پیش ترتیب دادن، هماهنگی قبلی
دیکشنری هلندی به فارسی
لباس، لباس مجلسی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مسیر حرکت، مسیر
دیکشنری هلندی به فارسی
جالب، عالی
دیکشنری هلندی به فارسی
به طور مشکوک، با سوء ظنّ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
با شکوه، با افتخار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
فرضیّه، حدس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سرگشتگی، گیجی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بدگمانی، سوء ظنّ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
گذرا، گذراندن
دیکشنری هلندی به فارسی
بی نهایتی، بی نهایت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بی ارزشی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اعطا کردن، جوایز دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غیرمنتظره بودن، غیر قابل پیش بینی بودن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قدردانی، جایزه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشرفت کردن، حرکت رو به جلو، جلو بردن
دیکشنری هلندی به فارسی
به طور عمیق، عمیق
دیکشنری هلندی به فارسی