جدول جو
جدول جو

معنی fırlatmak - جستجوی لغت در جدول جو

fırlatmak
پرتاب کردن، راه اندازی، انداختن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

غرغر کردن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
خیساندن، مرطوب، خیس کردن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
خر خر کردن، پرستاری
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی