معنی funzione - جستجوی لغت در جدول جو
funzione
عملکرد، تابع
ادامه...
عَمَلکَرد، تابِع
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
finzione
داستان
ادامه...
داستان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
unzione
تدهین، مسح کردن
ادامه...
تَدهِین، مَسح کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
funzionare
عمل کردن، کار کردن
ادامه...
عَمَل کَردَن، کار کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
funzionale
عملکردی، کاربردی
ادامه...
عَمَلکَردی، کاربُردی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
frazione
کسری
ادامه...
کَسری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sanzione
تحریم
ادامه...
تَحرِیم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
punizione
انتقام، مجازات، تنبیه
ادامه...
اِنتِقام، مُجازات، تَنبِیه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fazione
جناح
ادامه...
جِناح
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
suzione
مکش، مکیدن
ادامه...
مَکِش، مَکیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
unione
اتّحاد، اتّحادیه
ادامه...
اِتِّحاد، اِتِّحادیِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
disfunzione
اختلال، اختلال عملکرد
ادامه...
اِختِلال، اِختِلال عَمَلکَرد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
multifunzione
چندمنظوره
ادامه...
چَندمَنظورِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی