معنی fumant - جستجوی لغت در جدول جو
fumant
دودکرده، سیگار کشیدن
ادامه...
دودکَردِه، سیگار کِشیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mutant
جهش یافته
ادامه...
جَهش یافتِه
دیکشنری هلندی به فارسی
umano
انسانی، انسان
ادامه...
اِنسانی، اِنسان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fumar
بخار کردن، دود، دود کردن
ادامه...
بُخار کَردَن، دود، دود کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
fumar
دود کردن، دود
ادامه...
دود کَردَن، دود
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
puant
بوی بد، متعفّن
ادامه...
بوی بَد، مُتَعَفِّن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Mutant
جهش یافته
ادامه...
جَهش یافتِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
fulani
خاص، معیّن
ادامه...
خاص، مُعَیَّن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
Mutant
جهش یافته
ادامه...
جَهش یافتِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
fumante
دودکرده، سیگار کشیدن
ادامه...
دودکَردِه، سیگار کِشیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mutant
جهش یافته
ادامه...
جَهش یافتِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
humano
انسانی، انسان
ادامه...
اِنسانی، اِنسان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mutant
جهش یافته، جبران خسارت
ادامه...
جَهش یافتِه، جُبران خِسارَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
fumare
بخار کردن، سیگار کشیدن، دود کردن
ادامه...
بُخار کَردَن، سیگار کِشیدَن، دود کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
humano
انسانی، انسان
ادامه...
اِنسانی، اِنسان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mutant
جهش یافته
ادامه...
جَهش یافتِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fuyant
فرارکننده، در حال فرار، گریزان
ادامه...
فَرارکُنَندِه، دَر حالِ فَرار، گُریزان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Human
انسانی، انسان
ادامه...
اِنسانی، اِنسان
دیکشنری انگلیسی به فارسی