معنی frantumato - جستجوی لغت در جدول جو
frantumato
شکسته، متلاشی شد
ادامه...
شِکَستِه، مُتَلاشی شُد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
frantumare
شکستن، خرد کردن
ادامه...
شِکَستَن، خُرد کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی