معنی fotograficzny - جستجوی لغت در جدول جو
fotograficzny
عکّاسی، عکس
ادامه...
عَکّاسی، عَکس
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
topograficzny
توپوگرافی، خالی
ادامه...
تُوپُوگرَافی، خالی
دیکشنری لهستانی به فارسی
fotograficznie
به طور عکّاسی، به صورت علامتی
ادامه...
بِه طُورِ عَکّاسی، بِه صورَتِ عَلامَتی
دیکشنری لهستانی به فارسی
litograficzny
سنگ نگاری، ریگ دار
ادامه...
سَنگ نِگاری، ریگ دار
دیکشنری لهستانی به فارسی