معنی forza - جستجوی لغت در جدول جو
forza
قدرت، زور، نیرو
ادامه...
قُدرَت، زور، نیرو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
reforzar
تقویت کردن، تقویت کند، قوی کردن
ادامه...
تَقوِیت کَردَن، تَقوِیت کُنَد، قَوی کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rafforzare
تقویت کردن، تقویت کند، قوی کردن
ادامه...
تَقوِیت کَردَن، تَقوِیت کُنَد، قَوی کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rafforzare i muscoli
قوی کردن، تقویت عضلات
ادامه...
قَوی کَردَن، تَقوِیت عَضُلات
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
con forza
به طور قهری، با زور، با قدرت زیاد
ادامه...
بِه طُورِ قَهری، با زور، با قُدرَت زیاد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sforzarsi
تلاش کردن، تلاش کن، زور زدن
ادامه...
تَلاش کَردَن، تَلاش کُن، زور زَدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
de manera esforzada
با تلاش، به روشی پر تلاش
ادامه...
با تَلاش، بِه رَوِشی پُر تَلاش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
esforzarse
زور زدن، تلاش کردن
ادامه...
زور زَدَن، تَلاش کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
forza d'animo
استقامت، صلابت
ادامه...
اِستِقامَت، صَلابَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
forzar
اجبار کردن، زور
ادامه...
اِجبار کَردَن، زور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
forza muscolare
زور بازو، قدرت عضلانی
ادامه...
زورِ بازو، قُدرَت عَضُلانی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
forzare
اجبار کردن، زور
ادامه...
اِجبار کَردَن، زور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
forma
فرم، قالب
ادامه...
فُرم، قالِب
دیکشنری لهستانی به فارسی
forma
تناسب اندام، فرم
ادامه...
تَنَاسُبِ اَندام، فُرم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
força
نیرو، قدرت
ادامه...
نیرو، قُدرَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
forma
فرم، شکل
ادامه...
فُرم، شِکل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
forma
فرم، شکل
ادامه...
فُرم، شِکل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
calpestare con forza
محکم قدم زدن، محکم پا زدن
ادامه...
مُحکَم قَدَم زَدَن، مُحکَم پا زَدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی