معنی fortifier - جستجوی لغت در جدول جو
fortifier
تقویت کردن، تقویت کند
ادامه...
تَقوِیت کَردَن، تَقوِیت کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mortifier
شرمنده کردن، نابود کردن
ادامه...
شَرمَندِه کَردَن، نابود کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
horrifier
وحشت زده کردن، وحشتناک
ادامه...
وَحشَت زَدِه کَردَن، وَحشَتناک
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fortificar
تقویت کردن، مستحکم کردن
ادامه...
تَقوِیت کَردَن، مُستَحکَم کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
certifier
گواهی دادن، گواهی کند
ادامه...
گُواهی دادَن، گَواهی کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fortificar
تقویت کردن، مستحکم کردن
ادامه...
تَقوِیت کَردَن، مُستَحکَم کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Mortified
شرمگین، مرتفع شده
ادامه...
شَرمگین، مُرتَفَع شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
notifier
اطّلاع دادن، اطّلاع دهد
ادامه...
اِطِّلاع دادَن، اِطِّلاع دَهَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی