معنی flanquer - جستجوی لغت در جدول جو
flanquer
از پهلو حمله کردن، کناره
ادامه...
اَز پَهلو حَملِه کَردَن، کِنارِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
flanquear
از پهلو حمله کردن، جناح
ادامه...
اَز پَهلو حَملِه کَردَن، جِناح
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
flanquear
از پهلو حمله کردن، جناح
ادامه...
اَز پَهلو حَملِه کَردَن، جِناح
دیکشنری پرتغالی به فارسی
blanquear
پاکسازی کردن، سفید کردن
ادامه...
پاکسازی کَردَن، سِفید کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
flasque
سست، فلاسک
ادامه...
سُست، فِلاسک
دیکشنری فرانسوی به فارسی
manquer
از دست دادن، خانم، کمبود داشتن
ادامه...
اَز دَست دادَن، خانُم، کَمبود داشتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی