معنی flamboyant - جستجوی لغت در جدول جو
flamboyant
پرجلو، پر زرق و برق
ادامه...
پُرجِلو، پُر زَرق و بَرق
دیکشنری فرانسوی به فارسی
flamboyant
پرجلو، پر زرق و برق
ادامه...
پُرجِلو، پُر زَرق و بَرق
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Flamboyant
پرجلو، پر زرق و برق
ادامه...
پُرجِلو، پُر زَرق و بَرق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
flamboyance
فراخی، پر زرق و برق
ادامه...
فَراخی، پُر زَرق و بَرق
دیکشنری فرانسوی به فارسی
de manière flamboyante
به طور شعله ور، به شکلی پر زرق و برق
ادامه...
بِه طُورِ شُعلِه وَر، بِه شِکلی پُر زَرق و بَرق
دیکشنری فرانسوی به فارسی