معنی filtrować - جستجوی لغت در جدول جو
filtrować
فیلتر کردن، بوی تنباکو
ادامه...
فیلتِر کَردَن، بوی تَنباکو
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
flirtować
دست انداختن، استفاده می شود
ادامه...
دَست اَنداختَن، اِستِفادِه می شَوَد
دیکشنری لهستانی به فارسی