معنی filare - جستجوی لغت در جدول جو
filare
نخ ریختن، چرخش
ادامه...
نَخ ریختَن، چَرخِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
finale
نهایی
ادامه...
نَهایی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
virare
چرخیدن، چرخش
ادامه...
چَرخیدَن، چَرخِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
violare
شکستن، نقض کند، نقض کردن
ادامه...
شِکَستَن، نَقض کُنَد، نَقض کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
filmar
فیلم ساختن، فیلم
ادامه...
فیلم ساختَن، فیلم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
girare
چرخاندن، چرخش، چرخیدن، غلتیدن
ادامه...
چَرخاندَن، چَرخِش، چَرخیدَن، غَلتیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
gelare
یخ زدن، منجمد کردن
ادامه...
یَخ زَدَن، مُنجَمِد کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fumare
بخار کردن، سیگار کشیدن، دود کردن
ادامه...
بُخار کَردَن، سیگار کِشیدَن، دود کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
filtrare
فیلتر کردن، فیلتر، نفوذ کردن
ادامه...
فیلتِر کَردَن، فیلتِر، نُفوذ کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sfidare
چالش کردن، چالش، نادیده گرفتن
ادامه...
چالِش کَردَن، چالِش، نادیدِه گِرِفتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
filiale
دختری، شاخه
ادامه...
دُختَری، شاخِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fissare
چسباندن، امن، خیره نگاه کردن، نگاه کردن
ادامه...
چَسباندَن، اَمن، خیرِه نِگَاه کَردَن، نِگاه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
firmare
امضا کردن، علامت بزنید
ادامه...
اِمضا کَردَن، عَلامَت بِزَنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
finire
پایان دادن، تمام کردن
ادامه...
پایان دادَن، تَمام کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rifare
دوباره کار کردن، دوباره انجام دهید
ادامه...
دُوبارِه کار کَردَن، دُوبارِه اَنجام دَهید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
salare
نمک پاشیدن، نمک
ادامه...
نَمَک پاشیدَن، نَمَک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
volare
پرواز کردن، پرواز کن
ادامه...
پَرواز کَردَن، پَرواز کُن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
solare
خورشیدی
ادامه...
خُورشیدی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sfilare
رژه رفتن، رژه
ادامه...
رِژِه رَفتَن، رِژِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
filmer
فیلم ساختن، فیلم
ادامه...
فیلم ساختَن، فیلم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
affilare
تیز کردن
ادامه...
تیز کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
infilare
در هم پیچیدن، درج کنید، ریسمان کشیدن
ادامه...
دَر هَم پیچیدَن، دَرج کُنید، ریسمان کِشیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rifilare
برش کردن، کوتاه کردن
ادامه...
بُرِش کَردَن، کوتاه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
filmare
فیلم ساختن، فیلم
ادامه...
فیلم ساختَن، فیلم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
filtrer
فیلتر کردن، فیلتر
ادامه...
فیلتِر کَردَن، فیلتِر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
filtré
فیلتر شده
ادامه...
فیلتِر شُدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
figure
شکل
ادامه...
شَکل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
minare
تضعیف کردن
ادامه...
تَضعیف کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fièvre
تب و تاب، تب
ادامه...
تَب و تاب، تَب
دیکشنری فرانسوی به فارسی
filmar
فیلم ساختن، فیلم
ادامه...
فیلم ساختَن، فیلم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
fiebre
تب و تاب، تب
ادامه...
تَب و تاب، تَب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
afilar
کاهش دادن، تیز کردن
ادامه...
کاهِش دادَن، تیز کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pelare
پوست کندن
ادامه...
پوست کَندَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mirare
هدف قرار دادن، هدف، هدف گذاری کردن
ادامه...
هَدَف قَرار دادَن، هَدَف، هَدَف گُذاری کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tirare
کشیدن، بکشید
ادامه...
کِشیدَن، بِکِشید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی