معنی filantrop - جستجوی لغت در جدول جو
filantrop
نیکوکار، نصف
ادامه...
نِیکُوکار، نِصف
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
filantropi
نیکوکار، بشردوستی، نوع دوست، براکت
ادامه...
نِیکُوکار، بَشَردوستی، نَوع دوست، بِراکِت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
filantropo
نیکوکار، انسان دوست
ادامه...
نِیکُوکار، اِنسان دوست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
filantropo
نیکوکار، انسان دوست
ادامه...
نِیکُوکار، اِنسان دوست
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
filantroop
نیکوکار، انسان دوست
ادامه...
نِیکُوکار، اِنسان دوست
دیکشنری هلندی به فارسی
filántropo
نیکوکار، انسان دوست
ادامه...
نِیکُوکار، اِنسان دوست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
filantropicamente
به طور خیرخوٰاهانه، بشردوستانه
ادامه...
بِه طُورِ خِیرخوٰاهانِه، بَشَردوستانِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
filantropico
نوع دوست، بشردوستانه
ادامه...
نَوع دوست، بَشَردوستانِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
filantropicamente
به طور خیرخوٰاهانه، بشردوستانه
ادامه...
بِه طُورِ خِیرخوٰاهانِه، بَشَردوستانِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
filantropijny
نوع دوست، خیریّه
ادامه...
نَوع دوست، خِیریِّه
دیکشنری لهستانی به فارسی
filantropijnie
به طور خیرخوٰاهانه، خیریّه
ادامه...
بِه طُورِ خِیرخوٰاهانِه، خِیریِّه
دیکشنری لهستانی به فارسی
filantropisch
نوع دوست، بشردوستانه، به طور خیرخوٰاهانه
ادامه...
نَوع دوست، بَشَردوستانِه، بِه طُورِ خِیرخوٰاهانِه
دیکشنری هلندی به فارسی
secara filantropis
به طور خیرخوٰاهانه، بشردوستانه
ادامه...
بِه طُورِ خِیرخوٰاهانِه، بَشَردوستانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی