معنی fermeté - جستجوی لغت در جدول جو
fermeté
ثبات، استحکام، قطعیّت
ادامه...
ثَبات، اِستِحکام، قَطعیَّت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
fermenté
فرموده، تخمیر شده
ادامه...
فَرمودِه، تَخمیر شُدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fermente
فرموده، تخمیر شده
ادامه...
فَرمودِه، تَخمیر شُدِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
fermente
تخمیر
ادامه...
تَخمیر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
fermer
بستن
ادامه...
بَستَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fermé
بسته، مزرعه
ادامه...
بَستِه، مَزرَعِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ferme
محکم، مزرعه
ادامه...
مُحکَم، مَزرَعِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
avec fermeté
با دقّت، محکم
ادامه...
با دِقَّت، مُحکَم
دیکشنری فرانسوی به فارسی