- favore
محبّت، به نفع
معنی favore - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
لذّت بردن از، مزّه
کم برخوردار، محروم
به طور نامطلوب، نامطلوب
لطفاً درخوٰاست دادن، لطفاً
کم برخوردار، محروم
انجام دادن، انجام دهید، ساختن، عمل کردن
محابا کردن، به نفع
محابا کردن، به نفع
محابا کردن، نفع، محبّت
ساختن، انجام دادن
بخیل، خسیس، طمعکار، غیر سخاوتمند
مورد علاقه
شستشو دادن، شستن
گرمایی، گرما
ارزشمندی، ارزش، شجاعت
مزّه، طعم
شور و شوق، شور و حرارت
هیاهو، خشم
پرورش دادن، به نفع، محابا کردن
خوشمزه، مرزه
مورد علاقه
محبّت، لطفاً
محبّت، به نفع
مورد علاقه
به طور مساعد، به شیوه ای مطلوب