معنی fanatik - جستجوی لغت در جدول جو
fanatik
تعصّب آمیز، متعصّب
ادامه...
تَعَصُّب آمیز، مُتِعَصِّب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
fanatik
متعصّب
ادامه...
مُتِعَصِّب
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
fanatiki
تعصّب، یک متعصّب
ادامه...
تَعَصُّب، یِک مُتِعَصِّب
دیکشنری سواحیلی به فارسی
fanatikçe
به طور افراطی، متعصّبانه
ادامه...
بِه طُورِ اِفراطی، مُتِعَصِّبانِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
fanatiek
متعصّبانه، متعصّب، به طور افراطی
ادامه...
مُتِعَصِّبانِه، مُتِعَصِّب، بِه طُورِ اِفراطی
دیکشنری هلندی به فارسی
fonetik
آوایی
ادامه...
آوایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
fanatico
متعصّب
ادامه...
مُتِعَصِّب
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fanatizm
تعصّب
ادامه...
تَعَصُّب
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
fonetik
آوایی
ادامه...
آوایی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
cantik
زیبا
ادامه...
زیبا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
antik
به طور باستانی، عتیقه، قدیمی
ادامه...
بِه طُورِ باستانی، عَتیقِه، قَدیمی
دیکشنری آلمانی به فارسی
antik
قدیمی، عتیقه
ادامه...
قَدیمی، عَتیقِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
secara fanatik
به طور افراطی، متعصّبانه
ادامه...
بِه طُورِ اِفراطی، مُتِعَصِّبانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی