معنی falujący - جستجوی لغت در جدول جو
falujący
موج دار
ادامه...
مُوج دار
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ładujący
شارژ، شارژ مجدّد
ادامه...
شارژ، شارژ مُجَدَّد
دیکشنری لهستانی به فارسی
malejący
مرده، آب، کاهش یابنده، کاهش دهید، نزولی
ادامه...
مُردِه، آب، کاهِش یابَندِه، کاهِش دَهید، نُزُولی
دیکشنری لهستانی به فارسی
parujący
بخارآلود، بخار، دودکرده، بخور
ادامه...
بُخارآلود، بُخار، دودکَردِه، بُخور
دیکشنری لهستانی به فارسی
panujący
حاکم
ادامه...
حاکِم
دیکشنری لهستانی به فارسی