معنی fallace - جستجوی لغت در جدول جو
fallace
اشتباه، مغالطه
ادامه...
اِشتِباه، مُغالِطِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fallace
غلط، مغالطه آمیز
ادامه...
غَلَط، مُغالِطِه آمیز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
fallire
از دست دادن، شکست بخورد، شکست خوردن، ورشکست کردن
ادامه...
اَز دَست دادَن، شِکَست بُخُورَد، شِکَست خُوردَن، وَرشِکَست کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fallacia
اشتباه، مغالطه
ادامه...
اِشتِباه، مُغالِطِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ballare
رقصیدن
ادامه...
رَقصیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Fallacy
اشتباه، مغالطه
ادامه...
اِشتِباه، مُغالِطِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
la lace
توری مانند، از توری
ادامه...
توری مانَند، اَز توری
دیکشنری سواحیلی به فارسی
salace
محروم اخلاق، خوش اخلاق
ادامه...
مَحروم اَخلاق، خُوش اَخلاق
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fallar
از دست دادن، شکست بخورد، شکست خوردن، عیب گذاشتن
ادامه...
اَز دَست دادَن، شِکَست بُخُورَد، شِکَست خُوردَن، عِیب گُذاشتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
in modo fallace
به طور فریبنده، به روشی مغالطه آمیز، به طور گمراه کننده
ادامه...
بِه طُورِ فَریبَندِه، بِه رَوِشی مُغالِطِه آمیز، بِه طُورِ گُمراه کُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی