معنی falisty - جستجوی لغت در جدول جو
falisty
پفکی، کرکی
ادامه...
پُفَکی، کُرکی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
falsità
دروغینی، دروغ، دورویی، ریاکاری، عدم صداقت، موهومیت
ادامه...
دُروغینی، دُروغ، دُورویی، ریاکاری، عَدَمِ صِداقَت، مُوهومِیَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
kulisty
کروی، گرد
ادامه...
کُرَوی، گِرد
دیکشنری لهستانی به فارسی
mglisty
دودآلود، بخار پز کردن، مه آلود، مه گرفتگی
ادامه...
دودآلود، بُخار پَز کَردَن، مِه آلود، مِه گِرِفتِگی
دیکشنری لهستانی به فارسی
skalisty
سنگی، سنگریزه، سنگلاخی
ادامه...
سَنگی، سَنگریزِه، سَنگلاخی
دیکشنری لهستانی به فارسی
fasisti
فاشیستی، فاشیست
ادامه...
فاشیستی، فاشیست
دیکشنری سواحیلی به فارسی
faşist
فاشیستی، فاشیست
ادامه...
فاشیستی، فاشیست
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی