معنی esponente - جستجوی لغت در جدول جو
esponente
مقیاس گذار، توان
ادامه...
مِقیاس گُذار، تَوَان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
exponente
مقیاس گذار، توان
ادامه...
مِقیاس گُذار، تَوَان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
imponente
تأثیرگذار، تحمیل کننده، غول مانند
ادامه...
تَأثیرگُذار، تَحمیل کُنَندِه، غول مانَند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
respondente
پاسخ دهنده
ادامه...
پاسُخ دَهَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
imponente
غول مانند، تحمیل کننده، تأثیرگذار
ادامه...
غول مانَند، تَحمیل کُنَندِه، تَأثِیرگُذار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
imponente
تأثیرگذار، تحمیل کننده، غول مانند
ادامه...
تَأثِیرگُذار، تَحمیل کُنَندِه، غول مانَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
oponente
حریف
ادامه...
حَریف
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
expoente
مقیاس گذار، توان
ادامه...
مِقیاس گُذار، تَوَان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
oponente
حریف
ادامه...
حَریف
دیکشنری پرتغالی به فارسی
exponent
مقیاس گذار، توان
ادامه...
مِقیاس گُذار، تَوَان
دیکشنری هلندی به فارسی