معنی errare - جستجوی لغت در جدول جو
errare
اشتباه کردن، اشتباه کن
ادامه...
اِشتِباه کَردَن، اِشتِباه کُن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
cerare
موم مالیدن، موم
ادامه...
موم مالیدَن، موم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tirare
کشیدن، بکشید
ادامه...
کِشیدَن، بِکِشید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
urtare
برخورد کردن، دست انداز، کوبیدن
ادامه...
برخورد کَردَن، دَست اَنداز، کوبیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
urlare
غرّیدن، فریاد زدن
ادامه...
غُرّیدَن، فَریاد زَدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
errante
گذراندن، سرگردان
ادامه...
گُذَراندَن، سَرگَردان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
errado
اشتباه آمیز، اشتباه، نادرست
ادامه...
اِشتِباه آمیز، اِشتِباه، نادُرُست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
cercare
جستجو کردن، به دنبال
ادامه...
جُستُجو کَردَن، بِه دُنبال
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
errato
اشتباه آمیز، اشتباه
ادامه...
اِشتِباه آمیز، اِشتِباه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
terrore
ترسناکی، وحشت
ادامه...
تَرسناکی، وَحشَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
errante
گذراندن، سرگردان
ادامه...
گُذَراندَن، سَرگَردان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
durare
آخرین بودن، آخرین
ادامه...
آخِرین بودَن، آخَرین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dorare
طلا کردن، قهوه ای
ادامه...
طَلا کَردَن، قَهوِه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
entrare
وارد شدن، وارد کنید
ادامه...
وارِد شُدَن، وارِد کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ervaren
تجربه کردن، با تجربه، ماهر
ادامه...
تَجرُبِه کَردَن، با تَجرُبِه، ماهِر
دیکشنری هلندی به فارسی
orrore
روح انگیز، وحشت، وحشتناکی
ادامه...
روح اَنگیز، وَحشَت، وَحشَتناکی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
versare
ریختن، سپرده گذاری
ادامه...
ریختَن، سِپُردِه گُذاری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
remare
پارویی زدن، ردیف
ادامه...
پارویی زَدَن، رَدیف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
errore
خطا، اشتباه، سهو، لغزش
ادامه...
خَطا، اِشتِباه، سَهو، لَغزِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
narrare
شرح دادن، روایت کند
ادامه...
شَرح دادَن، رِوایَت کُنَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
errar
اشتباه کردن، اشتباه کن
ادامه...
اِشتِباه کَردَن، اِشتِباه کُن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
errar
اشتباه کردن، اشتباه کن
ادامه...
اِشتِباه کَردَن، اِشتِباه کُن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
serrar
ارّه کردن، دید
ادامه...
اَرِّه کَردَن، دید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cerrar
بستن
ادامه...
بَستَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
errant
گذراندن، سرگردان
ادامه...
گُذَراندَن، سَرگَردان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
errante
سرگردان
ادامه...
سَرگَردان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mirare
هدف قرار دادن، هدف، هدف گذاری کردن
ادامه...
هَدَف قَرار دادَن، هَدَف، هَدَف گُذاری کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fermare
جلوگیری کردن، توقّف، متوقّف کردن
ادامه...
جِلوگیری کَردَن، تَوَقُّف، مُتِوَقِّف کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
virare
چرخیدن، چرخش
ادامه...
چَرخیدَن، چَرخِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
serrar
ارّه کردن، دید
ادامه...
اَرِّه کَردَن، دید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
armare
تجهیز کردن، بازو
ادامه...
تَجهیز کَردَن، بازو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
curare
پرستاری کردن، درمان، درمان کردن، مراقبت کردن
ادامه...
پَرَستاری کَردَن، دَرمان، دَرمان کَردَن، مُراقِبَت کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
creare
ایجاد کردن، ایجاد کنید
ادامه...
ایجاد کَردَن، ایجاد کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
girare
چرخاندن، چرخش، چرخیدن، غلتیدن
ادامه...
چَرخاندَن، چَرخِش، چَرخیدَن، غَلتیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
orlare
حاشیه دوزی کردن، سجاف
ادامه...
حاشیُه دوزی کَردَن، سِجاف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی