معنی ereditare - جستجوی لغت در جدول جو
ereditare
ارث بردن
ادامه...
اِرث بُردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
predicare
موعظه کردن، موعظه کن
ادامه...
مُوعِظِه کَردَن، مُوعِظِه کُن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
screditare
بی اعتبار کردن
ادامه...
بی اِعتِبار کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
crepitare
ترق ترق کردن، ترق
ادامه...
تَرَق تَرَق کَردَن، تَرَق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
creditore
دائن، طلبکار
ادامه...
دائِن، طَلَبکار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rieditare
دوباره منتشر کردن، ویرایش مجدّد
ادامه...
دُوبارِه مُنتَشِر کَردَن، ویرایِش مُجَدَّد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
eradicare
از بین بردن، ریشه کن کردن
ادامه...
اَز بِین بُردَن، ریشِه کُن کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
reeditar
دوباره منتشر کردن، انتشار مجدّد
ادامه...
دُوبارِه مُنتَشِر کَردَن، اِنتِشار مُجَدَّد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
reeditar
دوباره منتشر کردن، انتشار مجدّد
ادامه...
دُوبارِه مُنتَشِر کَردَن، اِنتِشار مُجَدَّد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
recitare
از بر خوٰاندن، تلاوت کن
ادامه...
اَز بَر خوٰاندَن، تِلاوَت کُن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
creditar
اعتبار دادن، اعتبار
ادامه...
اِعتِبار دادَن، اِعتِبار
دیکشنری پرتغالی به فارسی