معنی erboso - جستجوی لغت در جدول جو
erboso
پر علف، علفزار
ادامه...
پُر عَلَف، عَلَفزار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
verboso
پرگویی، پر حرف
ادامه...
پُرگویی، پُر حَرف
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
verboso
پرگویی، پر حرف
ادامه...
پُرگویی، پُر حَرف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
verboso
پرگویی، پر حرف
ادامه...
پُرگویی، پُر حَرف
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Verbose
پرگویی، پرمخاطب
ادامه...
پُرگویی، پُرمُخاطَب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
hermoso
زیبا
ادامه...
زیبا
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
nervoso
آشفته، عصبی، بی اعتماد، بی تاب، بی قرار، تکان دهنده، نگران، ناپایدار
ادامه...
آشُفتِه، عَصَبی، بی اِعتِماد، بی تاب، بی قَرار، تِکان دَهَندِه، نِگَران، ناپایدار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ceroso
مومی
ادامه...
مومی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
esboço
طرّاحی اوّلیّه، طرح کلّی، ناواضحی
ادامه...
طَرّاحی اَوَّلیِّه، طَرح کُلّی، ناواضِحی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
nervoso
آشفته، عصبی، نگران، بی قرار، ناپایدار، تکان دهنده، بی اعتماد
ادامه...
آشُفتِه، عَصَبی، نِگَران، بی قَرار، ناپایدار، تِکان دَهَندِه، بی اِعتِماد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ceroso
مومی
ادامه...
مومی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
boso
برهنه پا، برهنه
ادامه...
بِرِهنِه پا، بِرِهنِه
دیکشنری لهستانی به فارسی