معنی eminente - جستجوی لغت در جدول جو
eminente
برجسته
ادامه...
بَرجَستِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
eminente
برجسته
ادامه...
بَرجَستِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
eminente
عظمت، برجسته
ادامه...
عَظَمَت، بَرجَستِه
دیکشنری هلندی به فارسی
eminente
عظمت، برجسته
ادامه...
عَظَمَت، بَرجَستِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
eminemente
به طور ممتاز، به طور برجسته
ادامه...
بِه طُورِ مُمتاز، بِه طُورِ بَرجَستِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
proeminente
برجسته
ادامه...
بَرجَستِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
preeminente
برتر، برجسته
ادامه...
بَرتَر، بَرجَستِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
preeminentemente
به طور ممتاز، به طور برجسته
ادامه...
بِه طُورِ مُمتاز، بِه طُورِ بَرجَستِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
preeminente
برتر، برجسته
ادامه...
بَرتَر، بَرجَستِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
preeminentemente
به طور ممتاز، به طور برجسته
ادامه...
بِه طُورِ مُمتاز، بِه طُورِ بَرجَستِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
eminentemente
به طور برجسته
ادامه...
بِه طُورِ بَرجَستِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
eminentemente
به طور برجسته
ادامه...
بِه طُورِ بَرجَستِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
eminentemente
به طور برجسته
ادامه...
بِه طُورِ بَرجَستِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Eminent
برجسته
ادامه...
بَرجَستِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
éminent
برجسته
ادامه...
بَرجَستِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Eminence
عظمت، عالیجناب
ادامه...
عَظَمَت، عالیجِناب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
imminente
قریب، قریب الوقوع
ادامه...
قَریب، قَریب الوُقوع
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
esigente
پر تقاضا، مطالبه گر، دقیق، وسواسی
ادامه...
پُر تَقاضا، مُطالِبِه گَر، دَقیق، وَسواسی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
imanente
ذاتی، ماندگار
ادامه...
ذاتی، ماندِگار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
evidente
قابل توجّه، آشکار
ادامه...
قابِلِ تَوَجُّه، آشِکار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
exigente
پر تقاضا، مطالبه گر، دقیق، وسواسی، محتاط
ادامه...
پُر تَقاضا، مُطالِبِه گَر، دَقیق، وَسواسی، مُحتاط
دیکشنری پرتغالی به فارسی
éminence
عظمت، برجستگی
ادامه...
عَظَمَت، بَرجَستِگی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
remitente
فرستنده
ادامه...
فِرِستَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inminente
قریب، قریب الوقوع
ادامه...
قَریب، قَریب الوُقوع
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
exigente
پر تقاضا، مطالبه گر، دقیق
ادامه...
پُر تَقاضا، مُطالِبِه گَر، دَقیق
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
eminent
به طور برجسته، برجسته، برتر
ادامه...
بِه طُورِ بَرجَستِه، بَرجَستِه، بَرتَر
دیکشنری هلندی به فارسی
eminent
به طور برجسته، برجسته
ادامه...
بِه طُورِ بَرجَستِه، بَرجَستِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
iminente
قریب، قریب الوقوع
ادامه...
قَریب، قَریب الوُقوع
دیکشنری پرتغالی به فارسی
preminente
برتر، برجسته
ادامه...
بَرتَر، بَرجَستِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
de forma proeminente
به طور برجسته
ادامه...
بِه طُورِ بَرجَستِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی