جدول جو
جدول جو

معنی elit - جستجوی لغت در جدول جو

elit
برتر، نخبگان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
elit
برتر، نخبگان
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

درهم و برهم کردن، پیچ خورده، در هم پیچیدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
عمل غیرقانونی، جنایت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
با دقّت و زحمت، با دقّت کامل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور بخیلانه، بخیل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
با دقّت زیاد، با دقّت، با وسواس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
دقیق بودن، دقّت، وسواس، کامل بودن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قلقلکی، قلقلک دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بی رحم
دیکشنری لهستانی به فارسی
تحقیق کردن، تحقیق کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جرم جزئی، تخلّف جزئی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
تحقیقات، مطالعه کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
محقّق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
با دقّت وسواس گونه، با دقّت، به طور دقیق و آگاهانه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
وظیفه شناس، کامل، دقیق، دقیق و موشکاف، وسواسی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
روده ای، روزانه
دیکشنری لهستانی به فارسی
جرم جزئی، جنحه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
قلقلک کننده، قلقلک می دهد، حسّاس به قلقلک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پرواز کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برتر، برجسته
دیکشنری لهستانی به فارسی
برتر، نخبگان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
برتر، نخبگان
دیکشنری هلندی به فارسی
بخیل، خسیس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بریدن، شکاف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یکنواخت، برابر
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
الطّبقی، نخبه گرا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
الطّبقی، نخبه گرا
دیکشنری هلندی به فارسی
الطّبقی، نخبه گرا
دیکشنری آلمانی به فارسی
اشرافی، نخبه گرا، الطّبقی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
الطّبقی، مدیریّت قضایی
دیکشنری لهستانی به فارسی
الطّبقی، نخبه گرا
دیکشنری پرتغالی به فارسی
الطّبقی، نخبه گرا
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
الطّبقی، نخبه گرا
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
به طور روده ای، روستایی
دیکشنری لهستانی به فارسی